مامانی خوشگل کرده.
ناناز خانومم،امروز ...برو ادامه مطلب
مامانی از صبح ساعت 10 رفتم ارایشگاه تا موهامو مش کنم.{هورا.اخه مامانی عاشق مشمو 2 سالی میشد که مش نکرده بودم} از شما هم خیالم راحت بود چون پیش مامان مصی بودی. خلاصه تا ساعت 5 اونجا بودم ولی خوب ارزش داشت اخه شدم یه مامانیه جیگرطلاوقتی اومدم خونه بعد از کلی تعریف وتمجید از طرف بابایی و مامان مصی، تصمیم گرفتم گل دخترمو ببرم خانه بازی. دختر نازم شکر خدا رفتارت خیلی مودبانه و قشنگه و همیشه همه ازت تعریف میکنن.اما عسلم گاهی جو گیر میشی و میخوای دوست جونیاتو بوس کنی اما انقدر محکم فشارشون میدی که طفلکیها ابلمبو میشن. هرچی میگم که{ دخترم،نمیخواد کسی رو بوس کنی} گوشت به این حرفها بدهکار نیست. بعضی از بچه ها متوجه نمیشن که میخوای نازشون بدی و واویلا. بیا و درستش کن.تا بیاییم حسن نیتتو ثابت کنیم مورد اصابت چند ضربه ای از جانب دوستان عزیز قرار میگیری.اما عیبی نداره. ملیکای من بخشنده و مهربونه.