عروسک من ملیکا جانعروسک من ملیکا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

*** اقیانوس عشق Melika ***

به عشق دوستان نازنینم،در این پست عکسهای زیبا و دیدنی میگذارم.

1392/3/21 12:52
نویسنده : مامان راحله
893 بازدید
اشتراک گذاری


                    قلببرای دیدن به ادامه مطلب بریدقلب

 

 

 

 

 

 

کیک های جالب و دیدنی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حیوانات زیبا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مهسا مامی لیانا
15 خرداد 92 2:03
عزیزم خصوصیتو خوندم
اما اصلا اجبار نبود اتفاقا یکم از بی حوصلگی درومدم میدونی که شبا خواب ندارم


اتفاقا الان داشتم پستتو میخوندم.جوابهای قشنگی دادی عزیزم
عاطفه مامان الای
15 خرداد 92 22:19
بالاخره تونستم پیام بزارم دوست گلم امروز روز کسل کننده ای بود مثل همیشه الی رو بردم پارک ...باباش هم تلویزیون تماشامیکرد.تنهایی رفتیم اینم هر روز میگه بریم بیرون دیگه بد عادت شدن... برات اون عکسایی رو که گفتم از اون خونه ها میگیرم گرفتم تو پست بعدی میزارم ببینی...میبوسمتون


سلام عزیز مهربون. عیب نداره.یه روزهایی کسالت اوره و یه روزهایی هم برعکس.ان شاالله همه روزهات به شادی و سرور بگذره.من هم در گیر جمع اوری وسایلم. شاید کمتر اپ کنم.اما...هروقت اپ کنم اول میام پیش شما. بابت عکسها هم خیلی ممنونتم. هر وقت بیام،حتما میبینم. بوس واسه الای گلم و دوست جونم مامان عاطفه
پرهام ومامانش
16 خرداد 92 0:29
برای تشکر


عاطفه مامان الای
16 خرداد 92 1:12
دوست دارم خونه جدید مبارک ...دوست گلم با یه شماره کوچیکتر مطالبتو تایپ کن کلمات میرن تو هم ...منم 5 ماهه اسباب کشی کردم به این خونه ...دوکوچه بالاتر بودیم اونجا یه طبقه بود وسایل زیاد بود جام تنگ بود اینجا راخترم دوطبقه ونصفیه ...آدم وقتی خونه اش رو عوض میکنه خیلی روحیه اش عوض میشه ...برو به کارات برس زیاد هم نیایی میدونم سرت گرم اسباب کشیه ...هر موقع دوست داشتی بیا تو وب...میبوسمتون ملی منو ببوس


سلام گلم.ممنونم عزیزم. چشم.از این به بعد کوچیکتر تایپ میکنم نازنین. خدا را شکر که از خونه جدیدت راضی هستی.ارامش شما باعث ارامش منه. اخه خیلی باهات احساس نزدیکی میکنم.انگار که واقعا با هم خواهریم. ببوس الای ناز خاله را.
عاطفه مامان الای
16 خرداد 92 23:02
آره گلم اینا هون خونه هاست البته من از دو سه تاشون عکس گرفتم ...رفت وآمد بود خجالت کشیدمد زیاد بگیرم ...میدونی اینا رو یه ایرانی نساخته با این که زمون شاه ساخته شدن می ارزه به هزارتا خونه ایرونی ببین اونه چقدر معماریشون چلو بوده اون زمان که اینا رو ساختند داخلشون هم عالیه ولی نمیشه به همسایه روبرویی بگم میخوام از خونت عکس بگیرم ...یه بار رفتم اونم از کنجکاوی ...خیلی گرونن ...اخه مثل عتیقه میمونن .. .ممنون که خواهری مثل تو دارم اگه وبلاگمون پا برجا بشه شاید یه روز از نزدیک همدیگه رو دیدیم ...احتمال زیاد من تا کمتر از ده روز دیگه برم افشاریه نمیدونم میشناسی یا نه برادر شوهرم اونجاویلا دارن وباغ انگور ....گلابی وخیلی میوه های دیگه .....با همسرم قرارمیزارن تو افشاریه 3ساعت با تهران فاصله داره...دو روز اونجاییم با اونا ...بعد هم میایم با اونا تهران ... بعد هم از راه شمال برمیگردیم ...خونشون شهرک غرب میشه ...بالای پاساژگلستان ...جاریم هم تهرانی بعداز 24 سال بچه دارشده الان 2سالشه ...صبح اینجا بودن عصر رفتن ...افشاریه ...بعدهم خونشون ... ماهم احتمالا ده روز بعد تهرانیم ...خیلی دوستون دارم...


دوست جونم،ممنونم که برام توضیح دادی. مهرشهر کرج هم خیلی شبیه این خونه ها داره.اونجا هم عین شماله. خیلی هم املاک اونجا گرونه. من هم درگیر جمع اوری وسایلمون.توضیحاتشو میام تو وبت میگم نازنین.
عاطفه مامان الای
17 خرداد 92 12:48
خصوصی برو


حتما گلم
مهسا مامی لیانا
21 خرداد 92 0:40
چه عکسهای قشنگ و بامزه ای
سپاس بانو


خواهش میکنم.هر وقت فرصت کنم،بیشترشون میکنم
مامان امیر مهدی (سوده)
21 خرداد 92 12:19
واییییییییی مامان گل دستت درد نکنه عزیزم انشاالله زندگیتون شیرین مثل عسل باشه گلم.


خواهش میکنم.حالا فرصت کنم عکسهارو بیشتر میکنم دوست جونم
عاطفه مامان الای
22 خرداد 92 0:31
میدونم سرت خیلی شلوغه به خاطر همین زیاد مزاحمت نمیشم امیدوارم ...امیدوارم تو خونه جدبد روزای روزای شاد زیادی داشته باشین ...دوستون دارم عروسک نازو میبوسم


مرسی خانومم.این اسباب کشی ما داستانی داره ها.خیلی شیر تو شیره.سر فرصت میام تو وبت برات میگم.